جار و مجرور
بسم الله الرحمن الرحیم
جار و مجرور:
حروف جرّ:
حروف جرّ در این کتاب (البهجه المرضیّه) بیست عدد ذکر شده اند که عبارتند از:
1ـ مِن 2ـ إلی 3ـ حتّی 4ـ خلا 5ـ عَدا 6ـ حاشا 7ـ فی 8ـ عَن 9ـ عَلی 10ـ مُذ 11ـ مُنذُ 12ـ رُّبَ 13ـ لام 14ـ کَی 15ـ واو 16ـ تاء 17ـ کاف 18ـ باء 19ـ لعل 20ـ متی (به معنای مِن)
نکات:
ـ بعضی از نحویین «کی» را بعنوان حرف جرّی ذکر کرده اند که فقط سه چیز را جر می دهد:
الف) «ما»ی استفهامیّه
ب) أن مصدریّه و صله اش
ج) «ما»ی مصدریّه و صله اش
ـ لعل رابعضی از نحویین جزء این حروف شمرده اند و حرف جرّ بودنش مخصوص قبیله ی «عُقَیل» است.
ـ همچنین متی را نیز بعضی از نحویین جزء این حروف شمرده اند که حرف جرّ بودنش مخصوص قبیله ی «هُذَیل» است.
ـ شرط حرف جرّ بودن لولا این است که بعد از آن، ضمیر واقع شود.(طبق نظر سیبویه و ابن مالک)
مدخول حروف جرّ:
معانی حروف جرّ:
معنای حتّی:
برای حتّی فقط یک معنا ذکر شده و آن عبارت است از انتها .
«سلامٌ هی حتّی مطلعِ الفجر»
معنای إلی:
برای إلی نیز فقط یک معنا ذکر شده و آن عبارت است از
انتها .
«سِرتُ البارحهِ إلی آخَر اللّیل»
معنای باء:
بدلیّت: «فلیت لی بهم قوساً إذا رَکبوا»
مصنف(ابن مالک) در کتاب شرح کافیه گفته است که لام تقویت بر هر دو مفعول فعل متعدی به دو مفعول داخل نمی شود. مانند: «عَلِمتُ لِزیدٍ لِقائمٍ» چراکه در کلام عرب رسم نشده است که لام تقویت بر دو مفعول با هم وارد شود. و یک فعل بوسیله ی یک حرف به دو مفعول متعدی می گردد و همچنین بر یکی از آن دو نیز داخل نمی شود. زیرا ترجیح بلامرجح لازم می آید.
پایان جار و مجرور